در واقع آمریکاییها دلار را به طلا قفل کردند( در ظاهر) و بقیه ارز ها را به دلار به این بهانه که ریسک نوسانات سایر ارزها کاهش بیابد . و تاجر با خیال راحت حتی برای بلند مدت تجارتش را برنامه ریزی کند . که یکی از کارها ی این صندوق پرداخت وام کوتاه مدت بود تا تجارت تسهیل شود . دراساسنامه آن آمده که برای تسهیل تجارت تاسیس شده است .
2- نهاد دیگر که پایه هایش در این کنفرانس بنا شد بانک بین المللی ترمیم و توسعه بود که بعدا بانک جهانی لقب گرفت . برای این که وام دلاری به کشورها بدهد .آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به خیلی از کشور های ضربه خورده در طول جنگ وام داد اما وام دلاری که ورد بنک این کار را انجام می داد . که خود جای بحث و تحقیق گسترده دارد .
3- نهاد دیگر پایه ریزی شده در این کنفرانس یا چند وقت بعد از کنفرانس ( موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت قدیم )wto بود که در دهه نود سازمان جهانی تجارت شد . که با هدف کاهش موانع تعرفه تجارت شکل گرفت . (تعرفه گمرک هر کشور و. . .).
با این اقدامات آمریکایی ها طی 60سال بعد از جنگ جهانی توانستند میزان تجارت دنیا را 345 برابر کنند .که بی سابقه بود و مدیون رفع موانع نرم بود که آمریکایی ها در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم پایه آن را بنا کرده بودند .
این در حالی است که تجارت و اقتصاد کشور ها 3.5 برابر در طی این مدت رشد کرد !
در واقع آمریکایی ها برای این که تجارت آزاد رشد کند به کشورهای پیشرو در این زمینه تسلیهات ارائه می کردند . و گاهی متوسط کاهش تعرفه آمریکا برای تشویق کشورهای طرف قرار دادشان از بقیه بیشتر بوده است . . تعرفه ها تقریبا برداشته شود .
پر واضح است که این کار برای ایجاد تقاضای دلار و کندن چاله تقاضای دلار صورت می گرفت . با افزایش تجارت تقاضا برار پولی که با آن تجارت صورت می گیرد یعنی دلار افزایش می یابد . و تقاضا برای دلار ایجاد شود آمریکایی ها می توانند دلار چاپ کنند یعنی خرید کنند بدون این که ارزش پولشان کاهش بیابد .تقاضا دلار بالا می رود پس عرضه هم بالا می رود بدون کاهش ارزش دلار در برابر طلا این مطلب را به خاطر داشته باشید تا در سایر بخشها به آن ارجا بدهیم متوجه بشوید .
با این مقدمات متوجه می شویم که آمریکایی ها دو منفعت از قبل جهان روا شدن دلار نصیبشان می شود .
اول منفعت اقتصادی و دوم منفعت سیاسی که همان حربه تحریم است .
منفعت اقتصادی: با توجه به این که در اقتصاد بین الملل یک تساوی داریم
اصل بقای ارز برای کشور ها : یعنی کشورها با ید ارزی که مصرف می کنند با ارزی که به دست می آورند برابر باشد .
این معادله اختصاصی اقتصاد بین الملل می باشد . و تراز تجاری کشور ها با ید برقرار باشد .یا به عبارتی حساب تجاری شان با ید برقرار باشد . وارداتشان با صادراتشان برابر باشد چون از قبل صادرات ارز بدست می آورند و با این ارز واردات صورت
می گیرد واز بقیه کشورهای دنیا خرید می کنند . بنا براین کشور ها باید صادراتشان با وارداتشان برابر باشد .صادرات شامل کالا و خدمات می شود . بعدا جابجایی سرمایه هم اضاف می شود و تراز پرداخت ها می گویند .
یعنی اگر بخواهی واردات تو از صادرات بیشتر شود مقروض خواهی شد . یا باید وام بگیری به عبارتی ورود سرمایه خارجی در اقتصاد کشورت شکل بگیرد .یا وام بگیری یا سرمایه گذار خارجی بیاید در کشورت خرید کند .که انگار باز هم قرض گرفته ای .در هر صورت حساب سرمایه و حساب تجاری که می شود تراز پرداخت ها این معادله را دارند .حال سوال مهم این است که آیا آمریکاییها هم برای واردات خودشان با ید صادرات داشته باشند تا ارز گیرشان بیاید؟
ایران ,ژاپن آفزیقای جنوبی و آلمان و غیره غیره که از چاپ دلار محروم هستیم . و بنابراین برای خرید های خودمان باید صادرات داشته با شیم .تا دلار گیرمان بیاید . اما آمریکایی ها حتما باید صادرات بکنند تا دلار گیرشان بیاید که بتوانند خرید بکنند؟
پر واضح است که جواب منفی است . اینها دلار چاپ می کنند وتا خرید انجام می دهند واردات انجام بدهند ,جنگ هایشان را تامین مالی کنند ,جنبش های کذایی توی کشورهای دیگر به وجود آورند وام های براندازی توی کشور ها به مخالفین بدهند و از این خرج ها بکنند .
خوب سوال : ارزش دلار پایین می آیید با این وضع چگونه دلار چاپ می کنند ؟
.ولی آنها برای آین کار هم فکر کرده اندو چاله اش را کنده اند. با افزایش تجارت جهانی با دلار تقاضا برای دلار بالا می رود ( فلی ترید ) . ایجاد تقاضا برای دلار
در واقع آمرییکا یی ها به یک رانت اقتصادی دست یافته اند .
در دهه 80 ارقام کسری تراز تجاری آمرییکاییها یا به عبارتی واردات بیشتر از صادراتشان خیلی زیاد شده است مثلا در سال 2007اینها 800 میلیارد دلار واردات از صادرات بیشتر بوده است یا کسری دارند و سالهای قبل هم باز کسری های فراوان دارند . سالهای قبل هم ارقام بالایی مثل 750میلیارد دلار دارند و. . .
بزگترین صادرات کننده در آن سال آلمان و آمریکا بوده اند 800میلیارد دلار یعنی این مقدار منفی بودن به اندازه صادرات خودش یا المان بوده است خوب طبیعی است که بزرگترین وارد کنند جهان آمریکا بوده است .16600میلیارد دلار یعنی دوبرابر بزرگترین صادر کننده واردات کرده است . (سه برابر جی پی ایران ) سه برابر تولید ناخالص ایران و 15برابر دارمد های نفتی ایران .
یک رانت نرم یک رانت غیر فیزیکال (اینجاست استعمار نرم و استیلای آمریکا به کمک دلار معنا پیدا می کند .)
یعنی ساز وکاری که خودش طراحی کرده و برایش رانت ایجاد شده است .
در واقع اینها روضه اقتصادی است.
حالا چرا از دهه هشتاد به بعد رشد بیشتری داشته این کسری ها و منفعت اقتصادی و چون از دهه هشتاد به بعداز اوایل دهه هفتاد این ها یک سوئ استفاده اقتصادی هم می کنند .
بدهی دولت فدرال آمریکا هم طی این مدت 370 برابر می شود .یعنی یک رشد نمایی که خود بررسی این هم بحث طولانی می طلبد .16ترلیون دلار شدن بدهی آمریکا در همین سال قبل 1391خاطرتان هست . بحثی که جمهوری خواهان و دموکراتها سر آن بدون توافق بودند که بدهی دولت فدرال از 14.7ترلیون دلار افزایش داشته باشد که بحران سیاسی به دنبال داشت .
که منشاء آن از دلار است ولی نه از واردات صادرات که از جنس دیگری است .
دهه هفتاد 1971جنگ ویتنام و طولانی شدن آن و بالا رفتن هزینه خارج از برنامه ریزی آمریکاییها می شود . همان طور که گفتیم آمریکاییها بسیاری از تامیین مالی های خودشان را در بیرون از خاک آمریکا از طریق چاپ دلار تامین می کردند .
البته خیلی مراقبت می کردند اقتصاد خودشان که این رانت نصیبش شده از فشل شدن و ابتلا به بیماری هلندی در آمان باشد . بیماری هلندی: مثلا یک کشوری نفت می فروشد و وابسته به نفت می شود صنایع داخلی اش از بین می رود و بعد فقط می شود نفت فروش در حالی آنچه ما از رانت های از قبل دلار گفتیم یک پانزدهم رانت هاست . آمریکاییها طرحشان خیلی جامع است .
به هر حال این استعمار گر را باید خوب شناخت . اینها طوری طراحی کرده اند که صنایع خودشان هم از آسیب و نابودی در آمان باشد . برای همین تامین مالی های اقتصاد خودشان را از راه مالیات انجام می دهند . فقط فایینانس و تامین مالی های خارج از آمریکا را مثل جنگها , کودتا ها دخالتها در سایر کشور ها و دادن وام به مخالفین کشورها و ... از پول چاپی استفاده می کردند .اگر مردم آمریکا می ریزند توی خیابان و می گویند ما مالیات می دهیم وتو می روی جنگ عراق را راه می اندازی این حرف سطحی است زیرا که می توانند بگویند مگر ما با مالیات شما می رویم جنگ عراق را راه بیندازیم ؟اصلا مالیات شما خیلی که بشود فقط به اندازه همین آموزش و امنیت و خرج های داخل خود امریکاست.
امریکا جنگها را مثل جنگ عراق و افغا نستان و در گذشته ویتنام را مگر می تواند از طریق مالیات ها تامیین کند ؟
اظهارات نیکسون در زمان جنگ ویتنام وتاثیر آن بر دلار :
جنگ ویتنام طولانی می شود در سال 1971اقای نیکسون در شبکه تلویزیونی آمریکا ظاهر می شود .و می گوید :از این به بعد یک اونس طلا سی پنج دلار برداشته می شود . هر کس دلار دارد برود توی بازار آزاد بفروشد و خرج کند و تعهد برداشته می شود .
چرا این را می گوید ؟چون شروع کرده بود به چاپ دلار بیش از نیاز اقتصاد دنیا . چون توان این که صبر کند تا چاله تقاضا گودتر شود و یک مقدار پول به عرضه ترزیق کند . باید یک مقدار خیلی زیاد به عرضه اضاف می کرد .
فرانسوی ها متوجه موضوع بوده اند .( در زمان مارشال دو گل) و ذخایر دلاری فرانسه را به طلا تبدیل می کنند . و طلا زیاد از فدرال رزرو به قیمت 35دلار می خرند چون می دانستند آمریکاییها قصد دارند بی حساب پول چاپ کنند .
آمریکاییها هم می گویند اگر این جور باشد ما داریم جنگ ویتنام را با طلا تامین مالی می کنیم .به نحوی که ذخایر طلای آمریکا که در زمان کنفرانس برتون ووتس 60درصد طلای جهان بود به بیست درصد می رسد این جاست که نیکسون یک طرفه قرارداد کنفرانس برتون ووتس را ملغی می کند . این در حالی است که 30سال است که کشورها دارند با دلار تا آن زمان کار می کنند و تجارت کشور هابا دلار انجام شده و دلار قید خورده و نرخ اش تعیین می شود و همه حسابداری ها و محاسبات اقتصادی با دلار انجام می شود همان طور که در زمان حال کنونی بودجه کشور خودمان با دلار بسته می شود .یعنی واقعا دلار جهان روا می شود
خوب اثر این کار چیست ؟آیا این کار تصادفی است یا در طرح آمریکاست؟در حالی که از همان ابتدا 1944 یک طرح و منطق پشت آن بود .و طراحی شده است (و استعمار نوین ).
آمریکاییها می گویند ما از این به بعد به این دلایل از انجام این تعهد ناتوانیم و دلار برود در بازار آزاد قید بخورد .
خوب حالا آن کشورهایی که 30سال وابسته به دلار شده اند و ذخایر دلاری دارند چه به سرشان می آید ؟ چه کسانی باید نگران این اظهارات نیکسون باشند ؟آنان که ذخایر دلاری زیاد دارند باید نگران باشند که آیا این ذخایر دلاری دیگربی پشتوانه طلا است آن کشور هایی که ترلیون دلار یا چند صد میلیارد دارند باید نگران با شند ولی کشوری که ذخایر غیر دلاری دارد چه نگرانی دارد ؟و حرف نیکسون برای آن کشور بی تاثیر است .
آن که دلار دارد باید بیشتر سکوت کند زیرا هر چه بیشتر در بوق کرنا کند دلار دارد بی اعتبار می شود بیشتر متضرر می شود و لذا باید سکوت کند .چون دارایی اش آب می شود . و به دلار به عنوان یک اعتبار نگاه کند .
با این اظهارات نیکسون 40درصد ارزش دلار می افتد و این شوک باعث می شود که آمریکاییها نگران می شوند که کلا این طرح به هم بریزد و کلا دلار کنار گذاشته شود . با این که آنان که ذخایر زیاد دلاری دارند سکوت میکنند یعنی همان که باید بیشتر صدا کند سکوت می کند پس آمریکایی ها تصمیم می گیرند شوک را مدیریت کنند تا رانت دلار را حفظ کنند .
آمریکا چگونه شوک وارد بر ارزش دلار را مدیریت می کند ؟
گروه بیلدر برگ
گروه مخفی 84 نفره از بانکدارارن مهم و سیاست مداران که اکثرا امزیکایی بودند در سوئد جمع شدند که با این شوک چکار کنند یکی از مهمترین راهکارها این گروه :
اعراب با اسراییل بجنگند و اسراییل تحریم نفتی بشود قیمت نفت برود بالا و . . .
در عرض 5 ماه قیمت نفت 1973 تا ژانویه 1974 چهار برابر می شود سال 1353 شمسی خودمان است که شاه مشغول جشن 2500 ساله و رفتن به تخت جمشید و خرج کردن پول بود .بعد می گفت ما به دنبال این هستیم که قیمت نفت بالا برود (برخی فکر می کردند خلاف نظر آمریکا ست. در حالی که معلوم شد این دستور آمریکا بوده است )
38درصد تجارت دنیا تجارت انرژی است . و عمده آن هم نفت هست . که اگر در تقاضای مبادلاتی اگر این قسمت قیمتش رشد بکند تقاضای مبادلاتی برای پول آیا رشد می کند یا نمی کند ؟
برای مدیریت کردن آن شوک کاهش ارزش دلار به خاطر اظهارات نیکسون توی جنگ ویتنام ,شوک قیمتی در نفت ایجاد می کنندکه بتوانند با آن تقاضای جدید برای دلار ایجاد کنند که بخش از دلار هایی که از بازار می آید بیرون و سرگردان شده برود داخل معاملات و ارزش دلار حفظ بشود و همین اتفاق می افتد و ارزش دلار با ثبات می شود .و در حد 40درصد کاهش ارزش باقی می ماند .و در حد 70تا 80 دلار هر اونس طلا می ماند یعنی شوک دلار مدیریت می شود .
آقای اندان در کتاب یک قرن جنگ میگو ید گروه مخفی بیلدر برگ برای تثبیت دلار باید اعراب را تحریک کرد با اسراییل وارد جنگ شوند و اسراییل را تحریم نفتی بکنند و حامیان اسراییل را هم به تبع تحریم کنند اروپا و امریکا را و عملا تمام دنیا را تحریم کنند .
بنا به مصاحبه های زکی یمانی وزیر نفت وقت عربستان در آن زمان می گوید :آمریکاییها خودشان دنبال این هستند که قیمت نفت بالا برود .
الان اگر آمریکا ایران را تحریم می کند چون قیمت نفت خارج از حیطه قدرت عرضه کنندگان نفت است و آمریکا و مصرف کنندگان نقت اند که قیمت را اداره می کنند بازار نفت در اختیار آمریکاست و حتی افکار عمومی نفت در اختیار آن ها است .قیمت نفت حتی پایین تر هم می آیید .
به هر حال در آن زمان زکی یمانی می گوید که آمریکاییها خود به دنبال آفزایش قیمت نفتند وحتی متحد آمریکا یعنی ایران نیز می خواهد که قیمت نفت بالا برود .و بعد این آقای زکی یمانی با خاندان سعود به مشکل میخورد و فقط چند ماه وزیر نفت عربستان بوده است .
این نظرات در روزنامه های آن زمان هست .
طرح کسینجر :
طرح بازیافت دلار ,یعنی صادر کنندگان نفتی که صادرات به آمریکا می کنند یا از آمریکا وام می گیرند, با این دلار می روند نفت از صاذر کننده نفت مثلا عربستان می گیرند و دلار ها می آید دست عربستان دلارهای زیاد نفتی
در واقع همچنین بخشی از مازاد صادراتی چین می شود تقاضای نفت و دوباره عربستان اوراق قرضه آمریکا را می خرد آن هم با بهره های ناچیز و دوباره آمریکا خود را تامین مالی می کند و دوباره یا واردات میکند یا وام می دهد و روش آمریکاییها به این سمت تغییر پیدا می کند و از دهه هشتا د به بعد به گردش پول تغییر پیدا می کند . که سیگنال آن همان اوراق قرضه است .
بهره ناچیز اوراق به اندازه تورم ذلار است و آمریکاییها به چاپ پول نیز می پردازند . گرچه الان تجارت اشباع شده از پول جدید .و تعرفه ها به زیر صفر رسیده است .
خوب ممکن است کسی بگویید این نقشها و استعمار نرم که خیلی آشکار است . واطلاعات آن آشکار است که بی خبرباشیم و یا ما در عرصه اقتصاد بین الملل محجوریم .و پزوهشگرانمان کمتر کار کرده اند. آیا بقیه دنیا هم بی خبر بوده اند ؟
نه اروپا در همان کنفرانس برتون ووتس خودشان می دانستند چه اتفاقی می افتد .
نفعی که آمریکاییها از قبل دلار طی شصت سال برده اند خیلی بیشتر از نفعی است که اانگلیس از استعمارگری خودش طی چند صد سال برده است .