موضوعی که دلسوزان نظام از آن غفلت کرده اند ،موضوع تاثیر مستقیم انتخابات شوراها بر انتخاب ریاست جمهوری است .می گویید چگونه؟ مثال می زنیم : شهر کوچکی را در نظر بگیرید که عده ای بعد از هفت خوان تایید صلاحیت در شورا کاندید شده اند که اصولا با اعمال سلیقه دولت عده طرفداران دولت زیاد خواهد شد کما این که شاهد بودیم در تهران برخی از افراد پاکدست از جناح مخالف دولت رد صلاحیت شدند و بعد با وساطت شورای نگهبان برخی دوباره تایید صلاحیت شدند .

علی ای حالن ،این افراد چون گرایش سیاسی دارند و حتی برخی از آنها به پشتوانه افراد پولدار وارد میدان شده اند .

لذا عملا این جور افراد تبدیل به سربازان رای جمع کن دولت می شوند و خصوصا دهیارها و شورای سابق اگر طرفدار دولت باشد که مساله پر رنگ ترمی شود ،کما این که ما در انتخابات مسائلی نظیر وام به دهیاران و رای جمع کردن برای دولت بودیم .

از طرفی شورا به دلیل نیاز به رای سبب افزایش آرای خاکستری می شوند که فقط نگاه به این می کنند که کاندید مورد نظرشان طرفدار کیست .

و با نفوذی که برخی کاندیداها در بین مردم و معتمدین دارند و این توهم که شورا با دولت باید یکدست باشد و الا بودجه قطع می شود عملا انتخابات ریاست جمهوری به سمت مهندسی و کانالیزه شدن پیش می رود .

گاها در شهرهای کوچک ،افراد کاندید چون به تاثیر حنی یک رای هم آگاهند لذا تلاش می کنند طرفداران خود را به هر قیمتی به پای صندوق رای بکشانند ،که اینجا پای پول و نفوذ پول دارها به وسط کشیده می شود .

لذا با توجه به انتخابات ها با فاصله کوتاه در کشورهای خارجی ،پیشنهاد می شود انتخابات شورا ها را در وقت دیگر و با ساز کار دیگر انجام و برگزار کنند تا  شائبه تاثیر منفی دو انتخابات بر هم از بین برود .

و مردم شاهد انتخابات های حداکثر سالم باشند .